میعادگاه : کـــرج . محمدشهر . ابتدای عباس آباد.بیت المهــــــــدی (عج

منوی کاربری


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
موضوعات
خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



لینک دوستان
آخرین مطالب
دیگر موارد
آمار وب سایت

آمار مطالب

:: کل مطالب : 3414
:: کل نظرات : 51

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 7
:: تعداد اعضا : 1

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 179
:: باردید دیروز : 0
:: بازدید هفته : 1108
:: بازدید ماه : 9088
:: بازدید سال : 46863
:: بازدید کلی : 650347
نویسنده : گمنام
یک شنبه 8 مرداد 1391
آقای مشکینی (رحمه‌الله علیه) در زمان حیات‌شان من این اعتقاد را داشتم، الان هم بر همان اعتقاد هستم- یک آدم بی‌بدیل بود؛ یعنی ما حقاً [و] انصافاً، هیچ‌کس دیگر را با این جامعیت در خصوصیات مختلف، در بین بزرگان روحانی‌مان نداریم. انصافاً یک مرد بی‌بدیل و بی‌نظیری بود...
 
 سه ماه پس از رحلت آیت‌الله مشکینی، جمعی از اعضای خانواده وی در تاریخ 7 آبان سال 86 به دیدار حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رفتند و رهبر معظم انقلاب نیز در این دیدار، تعابیر مهمی در مورد آیت‌الله مشکینی مطرح کردند که بخش‌هایی از متن این بیانات منتشر نشده، برای نخستین بار در ویژه‌نامه روزنامه جوان که امروز به‌مناسبت پنجمین سالگرد درگذشت آن فقیه مجاهد منتشر شد، آمده است.

متن این بیانات را در ادامه می‌خوانید. همچنین پس از این بیانات، پیام تسلیت رهبر انقلاب به‌مناسبت درگذشت آیت‌الله مشکینی، بخش‌هایی از سخنان ایشان در جمع اعضای مجلس خبرگان و سپس بخشی از بیانات ایشان در دیدار اعضای برگزار کننده همایش آیت‌الله مشکینی آمده است:

بسم الله الرحمن الرحیم. خداوند ان شاءالله درجات مرحوم آقای مشکینی (رضوان الله علیه) را متعالی کند. وجود ایشان واقعاً برای کشور و ملت ما غنیمتی بزرگ و از دست دادن ایشان برای ما خیلی مایه غصه و احساس خسارت بوده است. ولی ایشان (عاش سعیداً و مات سعیداً) زندگی پاکیزه و خوبی را گذراندند و الحمدلله در طهارت، صفا، معنویت و روحانیت هم به لقاء الله پیوستند.
 
مرحوم آقای مشکینی مصداق کامل این حدیث بودند که؛ اذا مات العالم الفقیه ثلم فی الاسلام ثلمه لا یسد ها شیء. واقعاً یکی از آن مصادیق کامل این روایت، ایشان بودند. بزرگانی هستند که می روند و جای‌شان خالی می ماند و انسان متأسف می شود. لکن ایشان فقیه جامع الاطرافی بود که همه جهات در او جمع و با تمام وجود، مغز، جسم، زبان ، قلم، زندگی و رفتارش در خدمت اسلام بود.
 

ما کمتر شبیه ایشان را با این هیأت، وضعیت و جامعیت دیده ایم. آقای مشکینی این‌جوری بود. اوایلی که بنده به قم آمده بودم، می شنیدم که ایشان جزء فضلای حوزه بودند و تدریس سطوح می کردند. اسم ایشان از همان سال‌های تقریباً سی و هفت بود. بعد هم که مبارزات شروع شد، بعضی ها بودند که انسان بر حسب طبیعت و هیأت شخصیت‌شان خیلی حدس نمی زد به اینکه اینها بیایند و به مبارزه بپیوندند. آقای مشکینی از این قبیل بود که برخلاف این تصور، به میدان مبارزه آمدند و از همان اول بودند. من از سال چهل و دو یادم هست، بعد از آن که امام را زندانی کردند، قم از وجود امام خالی بود و واقعاً انسان احساس غربت می کرد. تلاش‌های زیادی انجام می گرفت.
 
یکی از آن تلاشها این بود که عده ای از فضلای برجسته قم را جمع کنیم، و بخشی از کارهایی را که ممکن باشد حوزه انجام بدهد، انجام بدهند. پایه جامعه مدرسین هم آنجا گذاشته شد. بنده، اخوی و آقای هاشمی در این قضیه فعال بودیم. از جمله کسانی که بهترین، بیشترین و اولین اجابت را کردند، آقای مشکینی بودند. ایشان پیش همه محترم بودند. من یادم هست، آن زمان، همان سال چهل و دو که امام رضوان الله علیه در قم نبودند و در زندان بودند دوره ی محنتی بود و برای قم، طلبه ها و حوزه خیلی سخت بود. خیلی تلاش می شد. آقایان می رفتند. دوستان ما با آقایان تماس می گرفتند. همین جماعتی که عرض کردیم تقسیم شدند و قرار شد هر کدام بروند با یک نفر از آقایان مراجع صحبت کنند و از آنها مطالبه کنند و بخواهند بیشتر وارد میدان بشوند.
 
 
 
 
اعلامیه بدهند یا اقدام بکنند... حقاً و انصافاً از ایشان هیچ انحرافی از خط و صراط مستقیم در مسئله ای دیده نشد و ایشان در مسائل مربوط به حوزه، گروه ها، اصل جمهوری اسلامی، امام، در همه مراحل گوناگون و در امتحانات سخت که در طول این بیست و چندسال پیش آمد در صراط مستقیم و در وسط جاده بودند و راه را خوب طی کردند. امتیازاتی هم ایشان داشتند که در خیلی ها دیده نمی شد و آن اینکه با بیان سلیس مثل آب روان حرف می زد. وقتی ایشان صحبت می کردند من واقعاً لذت می بردم. در بیاناتشان به آیات و روایات اتکا می کردند.
 
ایشان احادیث زیادی حفظ بودند و در خاطر داشتند و به هر مناسبتی در مجامع عمومی یا خاص و در خبرگان با تناسب زمان، نصایح ایشان به روایات و به کلمات ائمه علیهم السلام متکی بود. ایشان خوش ذوق بودند. نامه نگاری هایی که می کردند و یاداشتهایی که می نوشتند، با تعبیرات لطیفی همراه بود. اتفاقاً قبل از وفات‌شان نامه ای برای بنده فرستاده بودند. در ذیل نامه جامعه مدرسین حاشیه زدند. مطلب خیلی لطیفی با خط قشنگ نوشته بودند. خیلی آدم جامعی بود. بعد هم بی اعتنایی ایشان به دنیا...........
 
بقیه در ادامه مطلب.....
رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: مـــردان خــــدا , ,
:: برچسب‌ها: آیت الله مشکینی , رایه الهدی , امام خامنه ای , سخنان منتشر نشده ,
:: بازدید از این مطلب : 2172
|
امتیاز مطلب : 61
|
تعداد امتیازدهندگان : 16
|
مجموع امتیاز : 16
نویسنده : گمنام
یک شنبه 8 مرداد 1391

 

وي‍ژه نامه روزنامه جوان- توفيق تغسيل آيت‌الله مشكيني در حسينيه فاطميون تهران را حاج منصور ارضي مداح با اخلاص اهل‌بيت (ع) داشته و خاطره‌ وي از حالت جسد آن فقيه مجاهد نيز خواندني و جزو ناگفته‌هاست. حاج منصور كه خود از مداحان پرسوز و گداز و در عين حال صريح است، هم در باب حالات اخلاقي و بكاء آيت‌الله مشكيني گفتني‌هايي دارد و هم در مورد صراحت و شجاعت ايشان.

آيت‌الله مشكيني يك فقيه جامع‌الاطراف بود، اين‌گونه افراد در ميان علما نيز قليل هستند، قبول داريد؟
يك مسيري كه بناست‌ طي شود براي رسيدن به مقصد، راه‌هاي مختلفي وجود دارد. در ميان علما نيز گاهي مثلاً يك عالمي اخلاق علمي دارد، فاضل كامل هم هست، شهرت هم دارد، مريد هم زياد دارد كه البته اين، اراده خداست، البته كار به جايي مي‌رسد كه اراده عارف و عالم و زاهد و سالك الي‌الله آن قدر زيبا مي‌شود كه مي‌شود اراده ‌الله و از خدا مي‌خواهد كه اصلاً مشهور نشود. آيت‌الله بهجت تا وقتي از دنيا نرفته بود، يك عده كمي نسبت به ايشان شناخت داشتند، البته يك عده‌‌اي هم شاگرد ايشان بودند، ولي يك مسير به‌خصوصي مال خودش بود و با خودش هم آن را برد، اما وجودش براي انقلاب، براي جامعه، براي شهر قم خيلي مؤثر بود. هر كدام از علماي بزرگ ما سير و سلوكي دارند. اگر آدم بخواهد اينها را بگويد، كتاب‌ها مي‌شود و ما هم كه خودمان جاهليم، جاهل به مسئله، نه جاهل به اين وجودهاي نازنين. شما نگاه كنيد كساني كه من ديده‌ام استاد من هم بوده‌اند و از دنيا رفته‌اند، درس اخلاق كه مي‌دادند، شاگردان و مريدان زيادي داشتند ولي يكسري را هم ما ديديم كه با اينكه درس اخلاق داشتند، موقع جان دادن‌شان، در خلوت از دنيا رفتند. نمي‌شود گفت غربت، بلكه خلوت. يكي از اين بزرگواران آيت‌الله مشكيني ‌(رحمه‌الله عليه)‌ بود. البته توفيق بود كه از دفتر مقام معظم رهبري آقاي محمدي‌گلپايگاني توسط واسطه‌اي به من گفت بدن ايشان را تغسيل دهيد.
 
پس علت اينكه شما بدن آيت‌الله مشكيني را غسل داديد، همين توصيه بود؟
بله، بدن ايشان را به حسينيه فاطميون در خيابان مجاهدين آوردند. ايشان در اثر مريضي نحيف شده بودند. شاگردي هم داشتند كه اسمش يادم رفته و بسيار مقيد بود كه همه كارها درست انجام و همه مسائل كاملاً رعايت شوند. بدن نازنين، مثل بلور و شيشه بود. آرام هم بدن را شستيم و غسل كرديم. عجيب بود، دست ايشان را كه براي شست‌وشو بالا مي‌آورديم و كنار بدن قرار مي‌داديم، دست آرام آرام دوباره روي سينه برمي‌گشت. ما علم كمي داريم، اما ديگران كه علمي بالاتر از ما دارند، مي‌گويند بدن كه خشك مي‌شود، به همان حالت مي‌ماند ولي اين بدن نرم بود. بعضي از بدن‌ها را كه مي‌شوييم، سنگين هستند، اما ايشان كانه با ما همراهي مي‌كرد. عده زيادي هم آنجا نبودند. چند نفر از فاميل‌ها بودند. خيلي غريبانه. يادم هست مرحوم استاد خودم، مرحوم آشيخ محمود نجفي را كه مي‌شستيم، بالاي سرش قيامتي بود و خيلي گريه‌كن داشت. در ميان ائمه هم همين‌طور است، مثلاً امام حسن (ع) زياد گريه‌كن ندارد، ولي امام حسين (ع) و امام موسي‌بن جعفر (ع)، زياد گريه‌كن دارند. انگار يك راه و يك رسم است. يك كسي هميشه بايد غريب باشد.
 
آيت‌الله مشكيني يك معلم اخلاق بود. الان كه تلويزيون يا راديو معارف درس‌هاي ايشان را پخش مي‌كند و انسان گوش مي‌كند، متوجه مي‌شود كه چه شخصيت ارزشمندي دارد.
 
با اينكه علمش را داشت و قريب‌المرجع بود، نه قريب الاجتهاد، بلكه در حد مرجعيت بود اما عجيب متواضعانه نسبت به امام و مقام معظم رهبري برخورد مي‌كرد، در هر سمتي هم كه بود متواضعانه و خاشعانه رفتار مي‌كرد. اين صفت اولياي خداست كه اصلاً خودبيني ندارند. نسبت به همه تواضع مي‌كرد. از نظر علمي هم كه بايد از علما بپرسيد كه اين مرد چقدر توانا بود.
 
چرا اين مراتب علمي و اخلاقي آيت‌الله مشكيني آن‌طور كه بايد و شايد براي جامعه شناخته شده نيست؟
 
عرض كردم، اين غربت را برخي خودشان انتخاب مي‌كنند. شايد هم مثل بعضي از علما باشد كه ۱۰۰ سال، ۲۰۰ سال ۵۰۰ سال پيش از دنيا رفته‌اند و اكنون از آنها تحليل مي‌شود، يعني بايد زمان بگذرد تا اين گنجينه‌ها شناخته شوند.
 
آيت‌الله مشكيني در جبهه‌هاي دفاع مقدس نيز حضور فعالي براي روحيه دادن به رزمندگان داشته‌اند.
ايشان خيلي وقت‌ها در اتاق جنگ بود و دعا مي‌كرد. ما هر موقع برخورد مي‌كرديم، هم حال مناجات داشت، هم حال امام زماني. عجيب با امام زمان (عج) رفيق بود. خيلي از آقايان اين توجه را ندارند، شايد هم ابراز نمي‌كنند، اما ايشان هم توجه داشت و هم ابراز و اعلام مي‌كرد و هم خودش واقعاً مخلص بود. در جبهه هم همين‌طور بود. چند تا از روحانيون بودند كه هميشه در جبهه‌ها بودند و دعا مي‌كردند.
 
‌ حال بكاء خوبي هم داشتند.
 
بله، برخي افراد غرق در بكاء هستند، اما ايشان خود بكاء شده بود، ولي به هر حال، اين رسم نيست كه شاگرداني كه از ايشان استفاده كرده‌اند، جداگانه نيايند و تجليلي از ايشان بكنند. اين همه در حوزه مجله و نشريه داريم، چرا بايد ايشان اين‌قدر غريب بماند؟
 
‌نكته مهم اين است كه در عين زهد و تقوا صراحت ايشان هم خيلي عجيب بوده. مثلاً قبل از انقلاب جزو كساني بود كه پيگير اعلاميه مرجعيت امام بود و در آن قضيه پيش‌قدم مي‌شود يا در قضيه شهيد جاويد بالاخره نظرشان را اعلام مي‌كنند، درحالي كه خيلي‌ها اعلام نمي‌كردند. بعد از انقلاب بالاخره چون از قبل از انقلاب با آقاي منتظري هم رده و همه جا با هم بودند، اما سر قضيه عزل از قائم مقامي صريح نظرشان را مي‌گويند يا در قضيه آغاجري اعلاميه جامعه مدرسين عليه سازمان مجاهدين را امضا و منتشر كردند. برخي معتقدند كساني كه در اين سطح و جايگاه هستند، بايد گوشه حجره بنشينند و از آبروي‌شان هزينه نكنند، درحالي كه همان‌طور كه شما هم اشاره كرديد، در حد مرجعيت بود.
 
يكي از نكات جا افتاده و غلط اين است كه كساني كه سير اخلاقي دارند، يك مقداري گوشه‌نشين هستند. ايشان معلم اخلاق بود، داراي ولايت بود و همه چيز داشت، اما مي‌جنگيد و از آبروي خودش خرج اسلام مي‌كرد و برايش هم مهم نبود كه چه خواهد شد. مبارزي كه معلم اخلاق باشد، مگر چند تا داريم؟ ‌مثل شهيد دستغيب «رحمه‌الله عليه»، شهيد مدني، اسم نمي‌برم نه اينكه نبوده و الان هم نيست، ولي آدمي را مي‌شناسم كه از نظر فكري و اخلاقي خيلي بالاست ولي اصلاً راه نمي‌دهد و گره مردم به وسيله او باز نمي‌شود. اما آيت‌الله مشكيني چه قبل و چه بعد از انقلاب روحيه مبارزه داشت، ‌مثلاً بايد با بي‌حجابي بجنگد، نمي‌جنگيد يا اگر مسئولي در مملكت ناجور بود، مي‌رفت در نماز جمعه مي‌گفت. الان بعضي‌ها نمي‌گويند، چه در قم باشند، چه در جاهاي ديگر، ولي واقعاً نمي‌گويند، مي‌ترسند. مصلحت‌انديشي مي‌كنند. ايشان حرفي را كه بايد مي‌زد، مي‌زد. خيلي صريح و شجاع و در عين حال غريب بود.....
 
بقیه در ادامه مطلب....
رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: مـــردان خــــدا , ,
:: برچسب‌ها: حاج منصور , رایه الهدی , آیت الله مشکینی ,
:: بازدید از این مطلب : 2152
|
امتیاز مطلب : 47
|
تعداد امتیازدهندگان : 12
|
مجموع امتیاز : 12

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 114 صفحه بعد

.:: This Template By : Theme-Designer.Com ::.
درباره ما
شکر ،خدارا که درپناه حسینم(ع)،گیتی ازاین خوبتر،پناه ندارد........................... ....هرکسی با شمع رخسارت به وجهی عشق باخت/ زان میان پروانه را در اضطراب انداختی / گنج عشق خود نهادی در دل ویران ما / سایه دولت بر این کنج خراب انداختی.../ اللّهم عجّل لولیّک الفرج........ ...با عرض سلام و تحیّت خدمت شما بازدید کننده گرامی به اطلاع می رساند که """برنامه ی هفتگی هیئت کربلا (محمدشهر- عباس آباد - کرج ) به شرح ذیل می باشد: پنجشنبه شب ها ساعت21 با مداحی " حاج رحمــــــــان نـوازنـــــــی "/ لازم به توضیح است مراسماتی که بصورت مناسبتی برگزار می گردد از طریق سامانه پیام کوتاه به اطلاع عموم بزرگواران می رسد. سامانه پیام کوتـــــــــاه این هیئت نیز با شماره 30008191000002 پل ارتباطی بین ما و شما می باشد.لطفا نقدها و پیشنهاد های خود را و همچنین پیامک های مهـــــــــدوی و دلنوشته هایتان را جهت انعکاس در این تارنما برای ما ارسال نمایید.ضمنا جهت عضویت در این سامانه عبارت * یازهرا * را به شماره فوق پیامک نمایید. التماس دعا.
منو اصلی
نویسندگان
آرشیو مطالب
مطالب تصادفی
مطالب پربازدید
پیوندهای روزانه